وفات ابوطالب وخدیجه
حدود دوماه بعد از خروج بنی هاشم از شعب وسه سال قبل از هجرت ابوطالب- یگانه حامی پیامبر –وفات یافت وسه روز بعد از او نیز خدیجه از دنیا رفت.وفات ایندو بزرگوار مصیبت بزرگی برای رسول خدا بود ودست قریش را برای آزار واذیت بیشتر او بازتر کرد.شدت آزارها باعث شد که ایشان چند روز مانده به آخر شوال سال دهم بعثت به طائف بروند تا از حمایت قبیله ثقیف برخوردار شودلذا به همراه زید بن حارثه به آنجا رفت وآنها را به پرستش خدای یکتا دعوت کرد اما آنها جواب رد دادند وبا گستاخی ونیز آزارواذیت فراوان او را راندند.
اعلامیه قریش ومحاصره اقتصادی
وقتیکه قریش از کشتن پیامبر ناامید شدند تصمیم به نوشتن عهدنامه ای میان خود گرفتند تا آنرا در کعبه نصب کنند وتا دم مرگ به آن عمل نمایند.مفاد عهدنامه شامل موارد زیادی از جمله قطع خرید وفروش،قطع رابطه خانوادگی وزناشویی با مسلمین وحمایت از مخالفان محمد(ص) در تمامی زمینه ها بود.متن این پیمان به امضای قریش رسید.
در طرف دیگر نیز ابوطالب از خویشاوندان خود خواست تا در تمامی زمینه ها از پیامبر پشتیبانی نمایند ونیز از همه خواست تا به دره ای واقع در میان کوههای مکه که به شعب ابیطالب معروف بود پناه ببرند.در آنجا ابوطالب برای جلوگیری از حملات ناگهانی قریش در نقاط مختلف پستهای دیدبانی گمارد.
محاصره تمام عیار مسلمین آنها را در فشار زیادی قرار داد اما ناله های کودکان که ناشی از گرسنگی و... بود هیچ تاثیری بر قریش نگذاشت.آنها با خوردن یک خرما وحتی نصف آن در شبانه روز زندگی را می گذراندند وفقط در ماههای حرام می توانستند وارد شهر شده وبه داد وستد بپردازند.این وضعیت سه سال به طول انجامید.پیامبر نیز در همین ایام به تبلیغ اسلام می پرداخت.
بعد از گذشت سه سال خداوند از طریق جبرئیل به پیامبر خبر داد که موریانه تمام عهدنامه را به جز نام خدا خورده است.پیامبر این خبر رابه همراه ابوطالب به قریش دادند که می توانست تصدیقی برسخنان پیامبر باشد اما قریش بر عناد خود افزودند ومسلمین دوباره مجبور به بازگشت به شعب شدند.پس از آن گروهی از قریش خود را به خاطر ستمی که به مسلمانان کردند مورد نکوهش قرار دادند ودر نتیجه پیمان نقض ومحاصره شکسته شد.
اذیت وآزار پیامبر ومومنین
وقتی کفار در مسامحه با پیامبر ناامید شدند تصمیم به جوسازی،توهین،تهدید ومسخره کردن او ومسلمانان گرفتند ودر این راه آنقدر پیامبر ومسلمانان را اذیت کردند که پیامبر فرمودند:هیچ پیامبری در راه خدا به اندازه من آزار واذیت ندید.اصحاب نیز از این خوان گسترده کفار بی نصیب نماندند وشکنجه های زیادی را متحمل شدند اولین کسانیکه به شها دت رسیدند پدر ومادر عمار بودند نیز عبدا... برادر یاسر وبلال حبشی نیز زیر شنجه های سنگینی قرار گرفت و...در این هنگام آیاتی بر رسول خدا نازل می شد که باعث کاهش رنج مسلمین می شد.
در این اوضاع واحوال بود که پیامبر برای فرار از شکنجه به یارانش دستور هجرت به حبشه را صادر فرمودند.
پیشنهادهای قریش به پیامبر
دعوت به اسلام مورد پذیرش عده بسیاری از مردم قرار گرفت وقریش با مشاهده این وضع برای مقابله با این تهدید به مشورت پرداختند.سرانجام تصمیم گرفتند مواردی را به او پیشنهاد دهند مثل وعده به مقام ودارایی و... اما رسول خدا به آنها گفت که من برای پست ومقام نیامده ام بلکه از طرف خداوند فرمان دارم تا دستوراتش را به شما ابلاغ کنم و شما را پند واندرز دهم...
کفار اینبار به او پیشنهاد دادند تا در عبادت بتها با آنها شریک شود وآنان نیز در عبادت با او شریک شوند اما سوره کافرون بر پیامبر نازل شد وتکلیف آنها را روشن نمود.
بعد از آن کفار تصمیم گرفتند آیاتی را که بت وبت پرستی را مذمت می کند از قرآن حذف کنند اما خداونن این آیه را نازل فرمودند:بگو مرا سزاوار نیست که قرآن را از پیش خود تغییر وتبدیل دهم ،من تنها از ولی پیروی می کنم.
این هم یکی از چندین تلاوت زیبای استاد پور احمدی قاری جانباز این کشور.(لازم به ذکر است که این استاد عزیز معلم بنده بوده اند و من تلاوت را نزد این استاد فرا گرفتم.)
دریافت
حجم: 9.14 مگابایت
آغاز بعثت
رسول خدا هرسا ل مدتی در کوه حراء به تنهایی مشغول عبادت می شد وخوابهای صادقانه می دید ودر دره های مکه بر هر سنگ ودرختی که گذر می کرد صدای السلام علیک یا رسول ا... می شنید.
ایشان درچهل سالگی ودر روز 27 رجب در حالیکه در داخل غار مشغول عبادت بود با صدایی مواجه شد که به او گفت:اقرا،بخوان.این صدا ،صدای جبرئیل بود.از آنجائیکه او بی سواد بود گفت که نمیتوانم بخوانم اما جبرئیل دوباره از او این درخواست را تکرار کرد واین عمل تا 3 بار ادامه یافت.پیامبر بعد از نزول وحی به خانه رفت واز همسرش خواست تا او را بپوشاند.
ایشان در حالیکه در بستر بود آیات آغازین سوره مدثر بر او نازل شد:
ای در بستر خواب آرمیده.برخیز ومردم را هشدار ده وپروردگارت را بزرگ بشمار ولباست را پاک کن و...
آوردن حضرت علی به خانه خود
پیش از بعثت قحطی وخشکسالی عجیبی در مکه پدید آمد وعموی پیامبر که عائله زیادی داشت وبزرگ قریش بود وضع مالی خوبی نداشت.بنابراین پیامبر تصمیم گرفت تا علی را به خانه خود ببرد ونیز عباس عموی پیامبر نیز جعفر را به خانه خود برد تا کمی از مشکلات اقتصادی ابوطالب کاسته شود.